سرگذشتهای تلخ وشیرین قر آن
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21909
بازدید دیروز : 15274
بازدید هفته : 37183
بازدید ماه : 80153
بازدید کل : 11137004
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 8 / 2 / 1400

نگاهی به زندگی و شخصیت علمی زرارة بن اعین (1)




نكته اى ظريف

زراره از امام صادق عليه‌السلام پرسيد:
از كجا فهميديد كه در وضو به قسمتى از سر بايد مسح كرد نه به همه آن ؟
ا مامعليه‌السلام در جواب وى فرمود:
لمكان الباء به جهت وجود باء كه در آيه وضو بكار رفته است و از ظاهر آن چنين بر مى آيد كه تنها مسح كردن قسمتى از سر لازم است نه تمام آن
بايد از قرآن دليل بياورى و الا گردنت را مى زنم
حجاج بن يوسف ثقفى (استاندار خونخوار عبدالملك در كوفه) بوده و با شيعيان و ياران اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام دشمنى بسيار داشت و حتى ظن شيعه و طرفدار علىعليه‌السلامبودن در مورد يك نفر كافى بود كه حجاج او را به قتل برساند. عامر شعبى مى گويد: شبى حجاج مرا طلبيد، هراسان شدم ، برخاسته و نزدش رفتم ، ناگهان در كنار مسند او سفره اى چرمين ديدم پهن شده (رسم بود كه افراد را روى آن مى كشتند) و شمشير تيزى در كنار آن بود. سلام كردم ، جواب سلام مرا داد و گفت :
نترس به تو امشب تا فردا ظهر امان دادم و مرا در كنار خود نشاند. سپس ‍ به يكى از دژخيمان اشاره كرد، او رفت و مردى را كه با طناب و زنجير بسته بودند، آورد و در برابر حجاج نشانيد. آنگاه حجاج به من رو كرد و گفت : اين شيخ (سعيد بن جبير) مى گويد: حسن و حسين دو پسر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � هستند. بايد از قرآن در اين باره دليل بياورد و گرنه هم اكنون (با اين شمشير روى اين چرم) سرش را از بدنش جدا مى سازم
گفتم : لازم است كه او را زنجير و بند آزاد سازيد كه اگر دليل از قرآن آورد آزاد شود و گرنه با اين شمشير نمى توان كه زنجير را قطع كرد. خواه و ناخواه بايد اين زنجيرها را از بدنش جدا كرد و آنگاه او را كشت ، حجاج دستور داد بند و زنجير را از بدن او جدا كردند. خوب به او نگاه كردم ، ناگهان ديدم سعيد بن جبير مفسر قرآن و يار و شاگرد خاص امام سجادعليه‌السلام است اندوهگين شدم و با خود گفتم : چگونه مى توان در مورد اينكه حسن و حسينعليه‌السلام پسران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � هستند استدلال كرد؟ ناگهان صداى حجاج بلند شد كه به سعيد مى گفت : دليل خود را از قرآن در مورد اينكه حسن و حسين پسران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � هستند چنانكه ادعا مى كنى بياور، و گرنه گردنت را مى زنم سعيد گفت : به من مهلت بده حجاج چند لحظه سكوت كرد و دگر بار گفت : دليل خود را بياور! سعيد گفت : اندك مهلت بده حجاج پس از لحظاتى ، براى سومين بار گفت : به تو مى گويم ، دليل خود را از قرآن بياور كه چگونه مى توان گفت حسن و حسين دو فرزند پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � هستند؟ سعيد اندكى فكر كرد و سپس گفت :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم و وهبنا له اسحاق و يعقوب كلا هدينا و نوحا هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون و كذلك نجزى المحسنين و زكريا و يحيى و عيسى و الياس كل من الصاحبين .
و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) و هر كدام را هدايت كرديم و نوح را نيز قبلا هدايت كرده ايم و از فرزندان او (ابراهيم) داود و سليمان و ايوب و يوسف و هارون را (هدايت كرديم) و اين چنين نيكوكاران را پاداش ‍ مى دهيم و (همچنين) زكريا و يحيى و عيسى و الياس ، هر كدام از صالحان بودند.(١٧)
پس از خواندن اين آيات ، سعيد پرسيد: نام عيسى در اين آيه به چه عنوان آمده است ؟!
حجاج گفت : به عنوان اينكه از ذريه (فرزندان) ابراهيم است
سعيد گفت : با اينكه عيسى پدر نداشت در عين حال به عنوان ذريه (فرزند) ابراهيمعليه‌السلام به شمار آمده است ، زيرا عيسى فرزند مريم دختر ابراهيم بود، از اين رو عيسى به عنوان فرزند ابراهيم خوانده شده بنابراين بطريق اولى ، مى توان گفت : حسن و حسين دو پسر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � هستند زيرا مادرشان دختر بدون واسطه پيامبر است
حجاج از اين استدلال دقيق و محكم قانع شد، دستور داد ده هزار دينار به سعيد بن جبير دادند و او را آزاد ساخت شعبى مى گويد: وقتى صبح شد، با خود گفتم شايسته است نزد اين (شيخ) بروم و از محضرش معانى قرآن را بياموزم به سراغ او رفتم و او را در مسجد يافتم در حالى كه دينارها را در كنارش تقسيم كرده و آنها را به فقراء صدقه مى داد. مرا كه ديد فرمود: اينها همه به بركت حسن و حسينعليه‌السلام است ، اگر در يك مورد اندوهگين مى شويم ، هزاربار خشنود مى گرديم و از همه بالاتر خدا و رسولش خشنود مى شوند.(١٨)



 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: لحظه ای تامل
برچسب‌ها: لحظه ای تامل
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی